محمد مهدی گوهری: وجود جشنهایی که باعث ایجاد شادی میشوند از لازمههای هر جامعه پویایی است و میتواند افراد را با انرژی بیشتری به زندگی و فعالیتهای اجتماعی ترغیب کند. اما جشنهایی وجود دارند که برای ایجاد لحظاتی کوتاه شادی،اثرات بزرگی از ناراحتی برای سلامتی افراد و طبیعت برای زمانی طولانی به جای میگذارند. جشن رنگ یکی از این نمونهها است که برگزاری آن در طبیعت ایران در حال گسترش است. جشنی وارداتی از کشور هند و این جشن در هندوستان در محیطهای شهری و تنها در یک روزمشخص از سال برگزار میشود اما در ایران این فعالیت در طبیعت و در هر زمانی برگزار میشد آن هم در ایرانی که جشنهای فراوانی از گذشتگان خود به یادگار دارد.برگزاری جشن رنگ در طبیعت اثرات مخربی برای انسان و طبیعت به همراه دارد که در گفتوگو با شهاب چراغی،فعال محیط زیست به آنها میپردازیم.
نظر شما در مورد برگزاری جشنهای رنگ در طبیعت ایران که اخیرا در حال گسترش است، چیست؟
جشن رنگ با نام جشن هولی یک مراسم فرهنگی مربوط به هندوها است. جشن رنگ هیچ ارتباطی با فرهنگ و تاریخ ایران ندارد. اما اگر از این منظر بخواهیم به آن نگاه کنیم که این یک جشن است که تعدادی از افراد در آن شادی میکنند خیلی خوب است و هیچ مسئلهای ندارد ولی کل ماهیت ماجرا این است که این مراسم یک جشن شهری است. در هندوستان محیط شهر پذیرای برگزاری آن است. افراد به محیطهای شهری آمده و به یکدیگر رنگ میپاشند و شاد میشوند.
این رنگها چه مشکلاتی میتواند برای سلامتی افراد داشته باشد؟
من در منطقه هند و نپال این جشن را از نزدیک دیدم. افرادی که به این جشن مشغول هستند از ماسک استفاده میکنند تا دچار مشکلات تنفسی نشوند اما در ایران این اتفاق نمیافتد و هنوز مردم نمیدانند که این رنگها تا چه مقدار آسیب رسان است. یکی از دوستان من که در جشن هولی هند حضور داشت وقتی برگشته بود تا یک ماه دچار سرفه و مشکلات تنفسی شده بود به نظر قبل از برگزاری این جشنها حتی در شهر نیز باید بررسی شود تا خدایی نکرده مشکلی برای سلامتی افرادی که در این مراسم حضور پیدا میکند رخ ندهد.
برگزاری جشن رنگ در طبیعت چه مشکلاتی میتواند داشته باشد؟
مسئله مهم این است متاسفانه در ایران به علت عدم امکان برگزاری این جشن در محیط شهری این جشن را در طبیعت برگزار میشود خب اجرای این مراسم در طبیعت پیامدهای زیادی دارد اولاً این رنگها شیمیایی هستند. برخلاف گفته برگزارکنندگان این جشن که این رنگها را طبیعی میدانند این رنگها شیمیایی هستند و به این راحتی در طبیعت تجزیه نشده و از بین نمیرود.
روی برگها و زمین را میپوشاند و یکی از پیامدهای آنها زشتی منظر طبیعت است که ایجاد میکند زیرا در طبیعت ما هر تغییری خارج از چارچوب طبیعت ایجاد کنیم از منظر زیباشناسی زشتی ایجاد کردهایم. مورد دیگر این رنگهای شیمیایی که در طبیعت باقی میماند، میتواند در تغذیه و سلامت حیوانات و جانورانی که در آن محیط حضور دارند تاثیر منفی بگذارد و مواد شیمیایی وارد بدن آنها شود.
مشکل بعدی حضور این گروهها با تعداد زیاد در طبیعت است ما مبحثی در طبیعت به نام ظرفیت تحمل یا ظرفیت برد یک منطقه مورد بازدید گردشگران داریم. اگر تعداد گردشگران بیش از این تعداد باشد، میتواند به طبیعت آسیب برساند هرچند که تمام ملاحظات زیست محیطی توسط گردشگران انجام شود. طبیعت مقدار آسیبی که در حد تحملش باشد را احیا و بازسازی میکند. اما اگر با تعداد بیشتر از ظرفیت تحمل طبیعت وارد آن بشویم طبیعت این توانایی را ندارد که خود را احیا کند و آسیبهای غیر قابل جبرانی میبیند. اتفاقی که متاسفانه در این تورها رخ میدهد حضور تعداد نفرات بسیار زیاد در یک منطقه طبیعی است.
این مشکل برای هر منطقه طبیعی میتواند رخ دهد همانطور که برای بیابان لوت نیز در حال رخ دادن بود. شاید برخی دوستان بگویند بیابان شن است و هیچ مشکلی پیش نمیآید، اما حضور تعداد زیاد ماشینهای آفرود در این منطقه میتواند ردهایی از خودروها به جا بگذارد که زمان زیادی طول میکشد تا این ردها از بین برود.
مسئله دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که این جشن اصلا جای شان در طبیعت نیست و نباید در طبیعت برگزار شود.
طبیعت جایی برای انجام فعالیتهای هم مانند پیاده روی و دیدن حیات وحش است نه برگزاری جشن.
مسئله بعدی ایجاد هیاهو و سر و صدای زیاد در طبیعت است که این هم یک نوع آلودگی صوتی است. این نوع آلودگی زیستگاه حیوانات که مسکن آنها طبیعت است را آزار میدهد. ما وقتی به طبیعت میرویم باید به آن احترام بگذاریم این موردی است که اصلاً در این جشن رعایت نمیشود و به طبیعت آسیب میرساند.
آسیب دیگری که باید به آن اشاره کنم کنترل جمعیت کوچک از نظر ریختن زباله و آلوده نکردن محیط کار راحتی است، ولی وقتی جمعیت ۱۰۰ نفر یا ۲۰۰ نفر شود این کار بسیار دشوار است و امکان ریخته شدن زباله و آلوده کردن محیط بسیار زیاد است این جشنها نیم ساعت تا یک ساعت هم نیست شاید یک روز تمام زمان ببرد و این نیست که فقط رنگ بپاشند کارهای دیگری انجام میدهند به درختان طنابی میبندند که از آنها عبور میکنند گل بازی و خیلی کارهایی که میتواند آسیبهایی به طبیعت بزند انجام میدهند.
این مراسم معمولا در مکانهایی برگزار میشود که امکانات بهداشتی یا وجود ندارد یا به تعداد کافی نیست حالا شما فکر کنید ۲۰۰ نفر در طول یک روز برگزاری جشن هر کدام دو بار نیاز به سرویس بهداشتی داشته باشد حال اوضاع طبیعت چه خواهد شد این اتفاقات میتواند باعث آلودگیهای بهداشتی برای افراد و طبیعت شود.
در کل ما اصلا مخالف شادی کردن و شاد بودن نیستیم اما هر چیزی جایی دارد. این افرادی که این جشنها را در طبیعت برگزار میکند آیا حاضر هستند این جشنهای رنگ را در خانه خودشان برگزار کنند و رنگ را به اطراف بپاشند؟ زیرا این افراد ادعای تجزیه پذیر بودن این رنگها را میکنند.
برای جلوگیری از آسیب رسانی به طبیعت از طریق این جشن چه کاری میتوان انجام داد؟
متاسفانه در حال حاضر هیچ قانونی برای جلوگیری از این گونه فعالیتها وجود ندارد. دوستان برگزار کننده میگویند ما هیچ عرف شرعی را زیر پا نمیگذاریم و هیچ کار غیرقانونی انجام نمیدهیم؛ شاید درست میگویند اگر این طور است چرا در شهر آن را برگزار نمیکنند.
مسئله این است که باید یک متولی در این امر وجود داشته باشد. سازمان محیط زیست میگوید وظیفه من تنها محدود به مناطق تحت حفاظت من است و این فعالیتها در خارج از این مناطق انجام میشود. سازمان جنگلها و مراتع میگویند درست است این فعالیت در حوزه جنگلها برگزار میشود اما ما نمیتوانیم دخالت کنیم قوانین ما اگر درخت را قطع کنند اجازه دخالت میدهد و کار دیگری نمیتوانیم بکنیم.
به نظر من باید یک کارگروه ایجاد شود تا در مورد این موضوع بررسی و اقدام لازم را صورت دهد و باید قوانینی در راستای جلوگیری از این گونه آسیبها به طبیعت تدوین و اجرا شود.
برگزاری این گونه جشنها با تعداد نفرات زیاد در طبیعت در کشورهای دیگر وجود دارد؟
در هیچ کجای دنیا این گونه فعالیتها جایشان در طبیعت نیست این کار را میتواند در کنار ساحل دریا انجام دهند هرچند که باز هم اعتقاد دارم که این رنگها و حضور آنها در آب میتواند خطراتی برای آبزیان و در نهایت خود ما انسانها داشته باشند. این مدل فعالیت یک نوع جشن شهری است. دوستانی که میگویند این فعالیتها هیچ مشکل قانونی ندارد این برنامه در شهر برگزار کند تا اثرات رنگها نیز توسط شهرداریها شسته شود و پاک شود.
چه جایگزینی برای این گونه فعالیتهای مخرب برای طبیعت پیشنهاد میدهید؟
ما در ایران جشنهای باستانی و ملی کم نداریم نمیدانم چرا این فعالیتها ترویج و توسعه ندهیم تا لحظات شادی برای افراد رقم بخورد.
ما در همین ایام زمان جشن مهرگان داریم که میتوانیم به آن بپردازیم و لحظات خوبی را در کنار ترویج فرهنگ قدیمی خودمان داشته باشیم متاسفانه در حال حاضر این جشنها کم اهمیت شدن و به آنها پرداخت نمیشود.
ما جشنهای مناسبی داریم که جنبه تاریخی هم دارد که میتوانیم آنها را برگزار کنیم.
جشنهایی مانند نوروز و چهارشنبه سوری را از آیینهای گذشته خود به یادگار داریم. میتوانیم با احیای آیینهای مناسب گذشته لحظات شادی را برای تمام افراد ایجاد کنیم.
ما میتوانیم با مطالعه مراسم فرهنگی خودمان آنها را گسترش دهیم و حتی این فرهنگ را به کشورهای دیگر برای شاد بودن منتقل کنیم.
در کشورهای دیگر نمونههایی برای برگزاری جشنهایی برای ایجاد لحظات شاد که مناسب فرهنگ ما باشد وجود دارد؟
در کشورهای مسیحی که یک جشن در اسفندماه به نام جشن آب بازی وجود دارد. مردم در این روز به یکدیگر آب میپاشند این جشن را هم ما میتوانیم برگزار کنیم. ممکن است برخی بگویند که ما در کشوری کمآب حضور داریم اما یک روز در سال میتوانیم این مراسم با آب غیر شرب برگزار شود و لحظات خوبی برای مردم شکل بگیرد این میتواند جایگزینی برای جشنهای رنگ باشد جشنی که هیچ آسیبی به کسی نمیرساند. البته باید در این جشنها حرمتها هم حفظ شود.
————–
گشتی در بازار رنگ فروشی
شایان زیرکجو: از آسیبهای رنگها مورد استفاده در جشنهای رنگ که در طبیعت برگزار میشود بسیار شنیده بودم از سوی دیگر هم برخی از برگزار کنندگان این جشنها از طبیعی بودن آنها صحبت میکردند. این دو گفته متضاد باعث ایجاد کنجکاوی در من بود تا بدانم کدام سخن به حقیقت نزدیکتر است.برای همین منظور به بازار تهران رفتم تا از نزدیک مغازههای فروش این پودرها رو ببینم. اولین نکته که در توضیحات فروشندگان جلب توجه میکرد این نکته بود که این پودرها تماما از ترکیبات شیمیایی تشکیل شدند و صرفا کاربرد صنعتی دارند و اکثرا دمای بالای ١٠٠ درجه سانتی گراد را تحمل می کنند. در یکی از مغازهها مشاهده کردم که پودر رنگها را در بستههای کوچک ١٠٠گرمی برای فروش بسته بندی کردند. قیمت یک کیلوگرم از این رنگها حدود ۴٠هزار تومان است. متاسفانه در همین زمان دو نفر در حال خرید رنگ برای استفاده در مهمانی بودند. در جواب پرسش من مبنی بر آگاهی از مضرات این رنگها اظهار بیاطلاعی کردند و به خرید خود ادامه دادند. یکی از فروشندگان بیان داشت که مردم بیشتر از رنگهای پایه فلورسنت استفاده می کنند که قیمت کمتری دارد. با بیش از ١٠ مغازه دار در رابطه با این پودرها صحبت کردم. همه بدون استثنا گفتن این ترکیبات شیمیایی هستند و کمترین آسیببهایی که ایجاد می شود شامل حساسیتهای پوستی، مشکلات تنفسی و ناراحتیهای چشمی برای انسان است حتی سرطان زا نیز هستند. یکی از مغازه دارها حاضر شد کاتالوگ این پودرها را در اختیار من قرار دهد که بتوانم با دقیق تر با ترکیبات این گونه پودرها آگاه شوم. ترکیبات رنگهای فلورسنت عموما از اکسید برم(Br2O3)، اکسید آلومینیوم ( Al2O3) و Sr2O3 تشکیل شدند. باز هم به این مطالب بسنده نکردم و کتابهای مرجع را مطالعه کردم و به برخی از آسیبهای این مواد برای انسان برخوردم.
اکسید برم به شدت ایجاد ناراحتی پوستی و چشمی کرده. روی گوارش تاثیر گذاشته و از طریق پوست جذب می شود. ایجاد مشکلات تنفسی، سردرد، سر گیجه، حالت تهوع، دل درد میکند. استفاده از این ترکیب فقط در آزمایشگاه توصیه شده تحت شرایط کنترل شده. مطمئنا این تنها مشکلاتی هست که برای انسان ایجاد می کند و روی گیاهان و حیوانات تاثیر گذار است.
——————–
جشن رنگ و نقش آفرینی رسانهها
مجید غضنفری فعال رسانه و محیطزیست
بسیاری از مراسم، جشنها و رسومات آیینی در کشورهای دیگر بنابر مناسبتهای سالیانه و مشخص برگزار میشوند که کشورهای آسیای شرقی در این زمینه پیشرو هستند چرا که از عقاید و باورهای سنتی فراوانی برخوردارند.
حضور گردشگران ایرانی در این برنامهها و جذابیت ذاتی این مراسمات در هیجانانگیزی و شادی و خنده و از طرفی محدودیتهای عرفی و اخلاقی و قانونی برگزاری چنین کارهایی در داخل کشور باعث نوعی الگو برداری ناقص و اجرای به تعبیری زیر زمینی آنها در دل طبیعت و یا مناطق نامتعارف میشود که از جمله این الگو برداریها، جشنواره رنگ یا جشن رنگ پاشی است که در چند سال گذشته، مورد توجه تعدادی از تورهای برگزار کننده سفرهای طبیعتگردی قرار گرفته است.
شاید لازم باشد قبل از پرداختن به مطلب اصلی، بر این دیدگاه تاکید کنیم که رویکرد مخالفان و نقادان جشن رنگ و برنامههای مشابه آن در کشور، مخالفت با شادی و نشاط و شادابی در جوانان و طبیعت گردان نیست بلکه تلاش برای اصلاح فرایندی است که شاید اگر پیش از این آسیب شناسی و هدایت علمی و عملی شده بود و حتی شرایط استانداردی در اختصاص فضا و مکان برگزاری فراهم شده بود، مورد این حجم از انتقادات قرار نمیگرفت اما متاسفانه باید به این مساله مهم توجه داشت که افراد یا گروههایی که قصد الگوبرداری از این برنامهها را دارند، تنها به ظاهر آن نگاه میکنند و به فرهنگ و رسوم و تاریخچه آن توجه خاصی ندارند، چیزی شبیه اینکه مثلاً چینیها برنامه شب یلدای ما را بدون بررسی عقاید و باورهای ملی و اخلاقی ایرانی، کپیبرداری و اجرا کنند.
این مسئله به روشنی در خصوص برگزاری جشن رنگ در ایران صدق میکند و به دلیل اینکه اکثر مراسم و دورهمیهایی که در کشور ما برگزار میشود تم خاکستری و غمناک دارد و کمتر مراسمی دیده میشود که در آن گروه زیادی از جامعه به شادی بپردازند، متاسفانه این خلا و عدم شفافسازی رسانهای باعث میشود که یک الگوبرداری ناقص از مراسم شاد خارجی انجام گیرد که ما در دو سه سال گذشته شاهد برگزاری تورهایی هستیم که در مناطق مختلف کشور برگزار میشود.
در همین راستا باید اذعان کرد مجموعهها و کسانی که این تورها را برگزار کردند موضوعات مهمی را بیجواب گذاشتند از جمله پاسخ به این سوال که آیا این رنگهای استفاده شده برای بدن انسان مضر است یا نه؟ نکتهای که به گفته بسیاری از کارشناسان این پودرها و رنگهای مورد استفاده، صد در صد هم برای بدن انسان بی ضرر نیستند و میتوانند ناقل کنشهای منفی در پوست و ساختار تنفسی باشند.
نکته مهم دیگر در همین موضوع و به جز آثار فردی، اثرگذاری نادرست این رفتارها بر طبیعت و محیط زیست است و شاید اینجاست که خالی بودن نقش رسانهها در آگاه سازی جامعه، پر رنگ تر میشود.
بنابر شرح و روال نانوشته ای، متاسفانه رسانهها در کشور ما، برخلاف ذات تخصصی و حرفهای شان معمولاً منفعل تر از آن چیزی که باید باشند رفتار میکنند و با بی تفاوتی اجازه میدهند رخدادهای ناگوار مخصوصاً در حوزه محیط زیست و گردشگری که هنوز هم موضوعاتی فانتزی شناخته میشوند، رخ دهند و پس از وقوع با اهرم محکومیت و کوبش سعی در اطلاع رسانی و انجام تحلیلهای دمدستی میکنند که آسیب شناسی نیز در آنها
اتفاق نمیافتد.
این در حالی است که رسانه باید در اولین مراحل که این برنامهها در شرف وقوع است وارد ماجرا شود و شروع کند به تحلیل و آسیبشناسی موضوع و به ابعاد مختلف این اتفاقات از پیشینه آنها گرفته تا اینکه آیا اینگونه مسائل را میتوان در تعاریف گردشگری عمومی کشور مطرح کنیم یا نه بپردازد.
با همین ضعف در بخش آگاهی بخشی و هدایت عمومی، مردم عادی که خیلیهایشان دنبال چند و چون و بررسی این موضوعات نیستند، به دام هیجان کاذب و تبلیغات گمراه کننده برخی تورهای گردشگری میافتند و ناخواسته قدم در مسیر نابودی و تخریب محیط زیست میگذارند.
در حال حاضر تلویزیون، رادیو، مطبوعات و بخصوص شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی که رسانهای در دسترس همگان است، میتوانند در همراهی فعالان و کارشناسان محیط زیست و گردشگری، باید در اطلاع رسانی وقایع این حوزه فعالیت کنند و ضمن ارائه تحلیلها و دادههای خود، جامعهای که ناآگاهانه در این جهالت خوش رنگ و لعاب گرفتار شده است را نسبت به عواقب رفتار خود مطلع نمایند.
رسانهها موظف هستند همانطور که در مورد کمبود آب، کاهش مصرف پلاستیک و تفکیک زباله و پسماند هر چند خیلی دیر اما در حال محتوا سازی هستند، در مورد این برنامهها و اثرات کوتاه و بلند مدت منفی آنها بر فرد و محیط زیست و حیات وحش اطلاع رسانی کنند تا بدین ترتیب روال حرکت آگاهانهتر جامعه به سمت و سوی همراهی با هنجارها و رویکردهای مثبت اجتماعی شکل گیرد.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=119963
دیدگاه خود را بنویسید