نشست سران کشورهای حاشیه خزر و جنجال بر سر حق ایران

این روزها با برگزاری نشست سران کشورهای حاشیه دریای خزر بحث این دریا در فضاهای مجازی خیلی داغ شده است. البته این بحث ها از زمان اولین نشست سران کشورهای حاشیه دریای خزر پر رنگ بود اما امسال به دلیل نارضایتی گسترده مردم از عملکرد حکومت، مردم بیشتر به این موضوع واکنش نشان می دهند و حاکمیت را به وطن فروشی متهم می کنند.

یکی از حرف هایی که زیاد شنیده می شود این است که پیشتر نیمی از دریای خزر متعلق به ایران بود و اکنون حکومت ایران به ۱۳ درصد آن رضایت داده است.

تصمیم دارم اینجا این موضوع را کمی باز کنم تا از این به بعد خوانندگان به هر چیزی که می شنوند اعتماد نکنند و کمی درباره آن تحقیق کنند.

آیا واقعاً نیمی از دریای خزر برای ایران بود؟

پیش از فروپاشی شوروی سابق، ایران تنها یک دهم از خط ساحلی دریای خزر را داشت بنابراین حتی تصور اینکه نیمی از این دریا متعلق به ایران بوده تصور خامی است. طبق عهدنامه ترکمانچای که بعضی آنرا ننگین می دانند و من آنرا باج ایران به روسیه میدانم تا کل ایران را نبلعد، حق کشتیرانی ایران در دریای خزر از ایران گرفته شد.

اما در سال ۱۹۲۱ معاهده ای با اتحاد جماهیر شوروی سابق امضاء شد که طی آن این کشور اجازه کشتیرانی را به ایران بازگرداند و همچنین برخی از اراضی ایران مانند آشوراده و اراضی استان گیلان که تصرف نموده بود را پس داد و حقوق برابر برای کشتیرانی در این دریا را برای ایران و جماهیر شوروی بر شمرد اما هیچ مرز بندی ای مشخص نشده و حرفی از اینکه نیمی از این دریا برای ایران است وجود ندارد.

معاهده بعدی در سال ۱۹۴۰ مابین ایران و روسیه با حضور شاه ایران، وزیر امور خارجه ایران و سفیر روسیه و هیئت رییسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و تنی چند دیگر در تهران صورت می گیرد که بیشتر به بحث ایجاد تسهیلات بیشتر برای بازرگانی و گمرکات اختصاص دارد.

پس از فروپاشی شوروی نظام حقوقی دریای خزر دچار چالش های زیادی شد. یکی از مهمترین اتفاقات کشف ذخایر نفت و گاز در قسمتهایی از دریا نزدیک به کشور آذربایجان بود. سپس ترکمنستان و قزاقستان نیز دست به اکتشاف هایی زدند و آنها نیز موفق به کشف ذخایر مشابهی شدند.

روسیه با قزاقستان و سپس با آذربایجان توافق هایی دوجانبه را برای استفاده از منابع بستر دریا منعقد کرد که بر اساس آن دو سر خط ساحلی به هم متصل می شد و بدین صورت ۶۴ درصد از این دریا را بین خود تقسیم نمودند.سهم ایران از دریای خزر

این توافق مورد تایید ایران و ترکمنستان قرار نگرفت زیرا بر اساس این روش سهمی کمتر از ۱۳ درصد به ایران تعلق می گرفت. در چهارمین اجلاس سران حاشیه خزر در سال ۱۳۹۳ که آقای حسن روحانی رئیس جمهور ایران حضور داشت بر رعایت انصاف و رعایت حقوق تاریخی ایران تاکید شد و ایران توافق قبلی را مردود دانست و بر تقسیم دریای خزر بر پایه انصاف تاکید شد یعنی هریک از ۵ کشور ۲۰ درصد از این دریا سهم داشته باشند.

از آنجا که ایران در این دو دهه اخیر به شدت تحت فشار آمریکا قرار داشته است هیچگاه نتوانست محکم از حقوق خود دفاع کند و از طرفی سایر کشورهای حاشیه خزر تلاش کرده اند از این موقعیت استفاده کنند و سهم کمتری به ایران اختصاص دهند.

بنابراین در نشستهایی که نا کنون برگزار شده خواست های ایران و سایر کشورها به نتیجه مشخصی نرسید و کشورها بر موضوعاتی مانند عدم حضور نیروهای نظامی بیگانه در این دریا و همچنین بهره برداری منابع سطحی تا شعاع ۱۵ مایل دریایی توافق کرده اند.

حال به وضعیت ژئوپولوتیکی این دریا می پردازیم.

از بین پنج کشور حاشیه دریای خزر ایران کمترین خطوط ساحلی را داراست به این صورت که مجموع خط ساحلی خزر ۶۵۰۰ کیلومتر است و قزاقستان با ۱۹۰۰ کیلومتر خط ساحلی بیشترین ساحل را داراست و سپس ترکمنستان ۱۷۶۸ کیلومتر، روسیه ۱۳۵۵ کیلومتر، آذربایجان ۸۲۰ کیلومتر و ایران با ۶۵۷ کیلومتر کمترین خط ساحلی را در این دریا داراست.

بر این اساس ایران یک دهم از کل خط ساحلی دریای خزر را به خود اختصاص داده است.

در دنیا متدهای مختلفی برای تعیین مرزهای دریایی وجود دارد و در بهترین حالت هم باز سهمی بیش از ۱۵ درصد به ایران نخواهد رسید. ادعای داشتن سهم ۲۰ درصدی ایران از این دریا هم زمانی به نتیجه میرسد که کشوری مانند قزاقستان که یک سوم کل خط ساحلی خزر را داراست به سهمی به مراتب کمتر از حقش رضایت بدهد.

بنابراین آنچه مشخص است نه بر اساس شواهد تاریخی ایران سهم ۵۰ درصدی از دریای خزر داشته و نه بر اساس عرف و قواعد بین المللی چنین سهمی به ایران می رسد و تنها در خوشبینانه ترین حالت که بسیار بعید به نظر میرسد شاید سهمی ۲۰ درصدی به ایران تعلق بگیرد.