همیشه تصاویری که از فیلیپین میدیدم مناظر خیره کنندهای از جزایری سرسبز با سواحل سفید و آبهای بسیار شفاف بود. تصویری رویایی که به درد یک ماه عسل رویایی می خورد.
با خودم تصمیم گرفته بودم که پس از ازدواج برای ماه عسل به این کشور زیبا بیایم و بالاخره این آرزو در خرداد ۹۷ محقق شد.
البته با توجه به اینکه این کشور از تعداد بسیار زیادی جزیره تشکیل شده است و زمان من هم محدود بود، فقط تعداد کمی از جزایر آن را توانستم بازدید کنم.
بطور کلی بنظرم رسید این کشور از زیرساخت گردشگری بسیار خوبی برخوردار است و با توجه به اینکه جزو مستعمرات آمریکا بوده این امر چندان عجیب نبود. بر اساس مشاهدات کوتاه مدت من خیلی چیزها نشان از اقتصاد رو به رشد فیلیپین میداد.
مردم این کشور بسیار آرام و مهربان هستند و برخورد خوبی با گردشگران دارند. امنیت در همه جا بالاست و هیچ مزاحمتی برای گردشگران ایجاد نمی شود. بطور کلی مقصد بسیار مناسبی برای علاقمندان به آفتاب گرفتن و ریلکس کردن در ساحل و انجام تفریحات ساحلی و دریایی است.
مختصری در مورد فیلیپین
این کشور از ۷۱۰۷ جزیره تشکیل شده است که فقط ۱۰۰ جزیره آن مسکونی است. نام فیلیپین از پادشاه فیلیپ اسپانیا گرفته شده است زیرا از سال ۱۵۶۵ تا سال ۱۸۹۸ مستعمره آن بوده است. سپس تا سال ۱۹۴۶ به استعمار آمریکا در می آید و با پایان جنگ جهانی به استقلال می رسد.
مجموع وسعت خشکی های این کشور تنها ۳۰۰.۰۰۰ کیلومتر مربع است که نیمی از آن را جنگل فرا گرفته است و دارای بیش از ۱۰۱ میلیون نفر جمعیت است و از این نظر یکی از کشورهای پر تراکم دنیاست.
حضور گسترده اسپانیایی ها به مدت ۳۳۳ سال و سپس حضور ۵ دهه ای آمریکاییان در این کشور باعث تاثیرات عمیقی در فرهنگ آنها شده و با وجودی که جزو کشورهای آسیایی بشمار می روند اما کاملاْ فرهنگ غربی داشته باشند.
پایتخت فیلیپین شهر مانیل با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت بزرگترین شهر این کشور است که در دهانه رود پاسیگ و در غرب خلیج مانیل قرار گرفته است.
حدود ۹۰٪ مردم این کشور مسیحی هستند که عمدتاْ کاتولیک می باشند و ۱۰ درصد باقیمانده را بیشتر مسلمانان تشکیل می دهند که اکثراْ در جزیره مینداناو در جنوب فیلیپین پراکندگی دارند.
این کشور ۳۴ مین اقتصاد دنیاست و عمده تولیدات آن شامل لوازم الکتریکی، لوازم حمل و نقل، پوشاک، روغن نارگیل و میوه جات می شود. همچنین با وجودی که وسعت کمی دارد اما از ذخایر معدنی قابل توجهی برخوردار است بطوری که دومین ذخایر طلا و سومین ذخایر مس دنیا در این کشور قرار دارد.
این کشور از نظر سیاسی بصورت دموکراتیک و با انتخابات آزاد ریاست جمهوری اداره می شود. واحد پول آن پزو فیلیپین است.
ویزای فیلیپین:
این کشور در تهران به آدرس خیابان ولیعصر، بالاتر از پارک وی، خیابان خیام، پلاک سفارتخانه دارد و برای ورود به آن میبایست از پیش ویزا دریافت نمود.
صدور ویزا یک هفته زمان نیاز دارد و مدارک مورد نیاز ویزای فیلیپین شامل موارد زیر است:
۱- اصل پاسپورت با اعتبار حداقل ۶ ماهه
۲- ۲ قطعه عکس ۴×۶ زمینه کاملا سفید
۳- کپی از موارد زیر:
- تمام صفحات شناسنامه
- تمام صفحات سند مالیکت به نام فرد متقاضی
- کپی و پرینت از گردش های مالی ۳ ماه اخیر حساب های جاری فرد
- کپی از گذرنامه فعلی و ویزاهای قبلی
۴- رزرو بلیت هواپیما
۵- رزرو اقامت ها بر اساس تعداد روز حضور در این کشور
۶- مدارک مورد نیاز برای کارمندان: گواهی اشتغال به کار و آخرین فیش حقوقی
۷- مدارک مورد نیاز برای کسبه: جواز کسب/کارت بازرگانی
۸- دانشجویان و اعضای هیات علمی ها: گواهی اشتغال به تحصیل در صورت دانشجو بودن و برای و برای اعضای هیئت علمی حکم استخدامی
۹- دیگر افرادی که شاغل نیستند:
- اگر از طریق ازدواج اقدام به دریافت ویزا می نمایید باید سندی دال بر اثبات خویشاندی شما با فرد مذکور ارائه شود.
- به منظور سفر فرزندان باید رابطه خویشاندی با ارائه شناسنامه پدر ثابت شود.
- در صورتی که فرزند می خواهد تنها سفر کند باید رضایت نامه محضری از پدر و مادر ارائه دهد.
- در صورتی که فرزند می خواهد تنها با یکی از والدین سفر می کند باید رضایت نامه محضری از پدر یا مادر ارائه دهد.
تمامی مدارک شغلی باید به زبان انگلیسی باشند.
سفرنامه فیلیپین :
روز اول: رسیدن به مانیل
با پرواز قطر حدود ۱۱ شب به مانیل رسیدیم و یکراست به سمت هاستلی که از قبل رزرو کرده بودیم راهی شدیم. هاستل را در مرکز شهر گرفته بودم تا دسترسی خوبی به سایت های دیدنی این شهر داشته باشیم. هوا گرم و شرجی بود و البته
هاستل بسیار تمیزی بود که حدود نفری ۱۰ دلار می شد. از سوپرمارکت کنار هاستل یک ساندویچ آماده برای شام خریدیم و خوابیدیم.
روز دوم: گشتزنی در مانیل
در مانیل جاذبه تاریخی چندانی وجود ندارد زیرا با حمله ژاپنی ها به این کشور در زمان جنگ جهانی دوم، جز ویرانه چیزی از این کشور باقی نمی ماند. از معدود دیدنی های این شهر می توان به قلعه قدیمی شهر و یک کلیسا در نزدیکی آن اشاره کرد که آن هم چندان چنگی به دل نمی زند.
ابتدا از قلعه قدیمی شهر که به قلعه سانتیاگو مشهور است بازدید کردیم. این قلعه در سال ۱۵۹۰ توسط اسپانیایی ها شروع به ساخت شده و ۳ سال بعد به اتمام رسیده است.
سپس پیاده راهی قسمت دیگری از مرکز شهر شدیم که میدان بزرگی در آن بود و کلیسای جامع مانیل در آن قرار داشت. ساخت این کلیسا هم به اوایل حضور اسپانیایی ها در فیلیپین بازمیگردد.
از نظر معماری چندان نکته چشمگیری در این بنا به چشم نمی خورد و پس از بازدید کوتاهی از آن خارج شدیم.
شاید معروف ترین جاذبه مانیل یک بازار بزرگ به نام SM Mall یا همان Mall of Asia باشد که خودشان اعتقاد دارند دومین بازار بزرگ آسیاست اما بر اساس ویکی\دیا هفتمین بازار بزرگ بشمار می آید.
به راستی که یک روزه نمی توان آن را گشت زد و عظمتی دیدنی دارد. با وجودی که هیچ علاقه ای به بازارگردی ندارم کل بعدازظهر را به گشتزنی در این بازار پرداختیم و سپس راهی هاستل شدیم.
روز سوم: پرواز به پالاوان
حدود ساعت ۱۰ صبح به جزیره پالاوان پرواز داشتیم. حدود ۴۰ دقیقه بعد در شهر ساحلی پورتو پرینسسا به زمین نشستیم که در قسمت جنوبی جزیره واقع شده بود. باید مسیری ۵ ساعته به سمت شمال جزیره را می رفتیم تا به شهر کوچکی به اسم اِل نیدو برسیم.
مسیر بسیار زیبا بود و از دل جنگل های مرتفع می گذشت. برای اقامت یک هتل ۳ ستاره که حدود ۱۰ دقیقه پیاده تا شهر فاصله داشت و برای همین خیلی ارزان بود رزرو کرده بودم و پس از چک این و گذاشتن وسایل به گشتزنی در شهر پرداختیم.
النیدو شهر ساحلی بسیار کوچک اما به شدت توریستی بود که بارها و رستوران های شلوغ و دفاتر خدمان گردشگری متعدد داشت.
طبق بررسی هایی که از قبل کرده بودم از اینجا هر روز میشد گشت های دریایی مختلفی گرفت و جزایر اطراف را بازدید کرد و به اسنورکلینگ و یا غواصی پرداخت.
تصمیم گرفتیم که روز بعد صبح زود به خیابان اصلی بیاییم و گشت دریایی مورد نظرمان را انتخاب کنیم.
روز چهارم: گشتزنی در جزایر النیدو
صبح ساعت ۸ راهی خیابان اصلی شهر شدیم و با یکی از دفاتر برگزاری تورهای یکروزه وارد مذاکره شدیم. کلاً ۴ برنامه گشت دریایی وجود داشت که هر روز یکی را میتوانستیم انتخاب کنیم و تا بعدازظهر طول می کشید. یکی از برنامه ها را که بیشتر از بقیه توصیه می شد را انتخاب کردیم و با کلی چانه زدن حدود ۲۰٪ تخفیف گرفتیم.
یک ساعت بعد گشت دریایی آغاز می شد.
ابتدا در کنار یک جزیره که آب بسیار شفافی داشت توقف کردیم و نیم ساعتی به اسنورکلینگ پرداختیم و من موفق شده یک لاکپشت دریایی سبز را مشاهده کنم.
سپس راهی جزیره دیگری شدیم و پس از صرف نهار که شامل ماهی و سبزیجات بود، یک کایاک گرفتیم تا در یک کنال آبی بسیار زیبا که از لابلای صخره های جزیره گذر می کرد کایاک سواری کنیم. تجربه بسیار لذت بخشی بود.
حدود ساعت ۴ بعدازظهر گشت فوق العاده دریایی ما به اتمام رسید و راهی برگشت شدیم. برای من که عاشق آب و تفریحات دریایی هستم گشت این روز با آن آبهای شفاف و صخره های شگفت انگیزش که از زیر آب بیرون زده بودند یک روز رویایی بود.
پس از استراحتی مختصر در هتل راهی شهر شدیم و تا شب وقتمان را در کافه ها و بارهای ساحلی النیدو گذراندیم و عیش این روز را دو چندان کردیم و سپس به هتل بازگشتیم.
روز پنجم: یک ساحل استثناپی
با کمی جستجو در اینترنت ساحلی را پیدا کردیم که تا هتل ما ۲۰ دقیقه با ماشین فاصله داشت و اسم آن Las Cabanas بود. یک موتور سه چرخه گرفتیم و علازم آنجا شدیم. لازم به ذکر است که این موتورها مانند بسیاری از نقاط آسیای جنوب شرقی، معمول ترین وسیله حمل نقل عمومی بشمار می آید.
ساحل با جاده یک اختلاف سطح ۳۰ متری داشت و همین باعث شده بود بسیار دنج باشد و وقتی وارد آن شدیم متوجه شدیم که غیر از ما فقط یک زوج دیگر در کل ساحل چند صد متری حضور دارند.
آب بسیار شفاف بود و ساحل شنی زیبای آن با نخل هایی که به سمت دریا متمایل شده بودند جای هیچ مقاومتی در برابر شنا را باقی نمی گذاشت. چند بار ساحلی کوچک و دوست داشتنی با فروشنده های محلی بسیار خوشرو هم در طول ساحل وجود داشت.
شکی نداشتم که تا غروب حاضر به ترک این کنج بهشتی زیبا نخواهم بود و برای همیشه در ذهنم حک خواهد شد.
تا تاریکی هوا در این ساحل دنج ماندیم و سپس با پوستی حسابی آفتاب سوخته راهی هتل شدیم.
روز ششم: حرکت به سمت پورتو پرینسسا
صبح پس از چک اوت از هتل به سمت ترمینال محلی النیدو رفتیم و سوار یک ون شدیم که ما را به شهر پورتو پرینسسا بازگرداند. مناظر بین راه که گاهی از میان جنگل کوهستانی و گاهی از خط ساحلی میگذشت بسیار چشم نواز بود.
در نهایت ۵ ساعت بعد به بزرگترین شهر جزیره پالاوان رسیدیم و به سمت هتل راهی شدیم. پس از چک این در هتل گشتی در شهر زدیم تا برای روز بعد گشت رودخانه زیرزمینی را بخریم. با کمی چانه زنی موفق شدیم با قیمت ۶۵۰ پزو که حدود ۱۲ دلار به ازای هر نفر میشد برای روز بعد بلیت بگیریم.
سپس راهی گشت پیاده داخل شهر شدیم. تا ساعتی پس از غروب هم در کنار خط ساحلی راه رفتیم و از بازار ماهی ساحلی آن دیدن کردیم و در رستوران های غذای دریایی کنار ساحل شام خوردیم و سپس راهی هتل شدیم.
روز هفتم: رودخانه زیر زمینی، یکی از عجایب هفتگانه دنیا
صبح زود یک ماشین جلوی هتل ما منتظر ما بود تا ما را به یک بندر که فاصلهای بیست دقیقهای تا هتل داشت برساند. پس از مدتی سوار قایق هایی شدیم که قرار بود ما را به قسمت دیگری از جزیره برساند.
اینجا یک مسیر پیاده روی داشت و سپس باید سوار قایق هایی می شدیم که در مسیری حدود ۶ کیلومتر در رودخانهای که از بین جنگل حارهای میگذشت عبور می کرد. در وسط مسیر ناگهان باران بسیار شدیدی باریدن گرفت که حدود نیم ساعتی ادامه داشت و با رسیدن ما به انتهای رودخانه به با همان سرعتی که شروع شده بود پایان گرفت و آفتاب دوباره تابیدن گرفت.
وقتی که رسیدیم و از قایق ها پیاده شدیم به ورودی پارک ملی رودخانه زیرزمینی رسیدیم و دروازه ای بود که روی آن به بازدیدکنندگان خوش آمد می گفت.
به هر یک از بازدید کنندگان یک هدفون، یک جلیقه نجات و یک کلاه ایمنی داده شد و فهمیدم که برای بار سوم باید سوار قایق شویم تا بتوانیم از داخل غار بازدید کنیم.
پس از نیم ساعت معطلی نوبت ما شد که سوار قایق های پارویی شویم که تا ۱۰ نفر ظزفیت داشت. با ورود به غار هدفونها توضیحات را شروع کردند و همزمان قایقران چراغ قوهاش را روی استلاکمیتهایی که توضیح داده میشد میانداخت.
بر اساس توضیحات تازه متوجه شدم که این رودخانه زیرزمینی یکی از میراثهای طبیعی جهانی بشمار میآید و این رودخانه به عنوان یکی از عجایب طبیعی کره زمین قلمداد شده است.
اطلاعات کاملتر این رودخانه را در این لینک میتوانید مشاهده کنید
گشت داخل غار حدود ۴۵ دقیقه طول کشید و سپس دوباره از همان مسیری که آمده بودیم بازگشتیم و حدود ساعت ۴ بعدازظهر به هتلمان رسیدیم.
با توجه به اینکه صبح زود روز بعد پرواز داشتیم، بقیه روز را به جمع کردن وسایل و استراحت پرداختیم.
روز هشتم: خداحافظ کشور جزایر زیبا
صبح زود راهی فرودگاه پورتوپرینسسا شدیم تا به مانیل برویم و از آنجا هم با پرواز دیگری راهی بالی شدیم تا گروهی را که برای تور بالی داشتم در فرودگاه آنجا تحویل بگیرم.
در یک نگاه اجمالی به این کشور میتوانم بگویم کشوری آرام با مردمی دوست داشتنی است که در حال پیشرفت قابل توجهی هستند و طبیعت آن بویژه سواحل مرجانیاش از زیباترین سواحلی است که من به چشم دیده بودم و همواره دلم برای آبهای شفاف و آرامش آن تنگ خواهد شد.
پسر، کارت درسته. حال کردم. همیشه به گردش و سفر