پیش گفتار
با تجربه بیش از ۱۰۰ سفر خارجی که عمده آنها در غالب اجرای تور بوده است و راهنمای بیش از 1500 نفر از هموطنانم در 40 کشور مختلف بودهام، به خودم این اجازه را میدهم که مطلبی در خصوص آداب و فرهنگ سفر به رشته تحریر درآورم.
در ابتدا باید مشخص کنم که در این نوشتار وقتی حرف از سفر میزنم منظورم آن نوع از سفر است که به قصد سیاحت انجام میشود و با سفرهای زیارتی یا تجاری که خود آن هم جای صحبت بسیار دارد فعلاً کاری ندارم.
همچنین هدفم پرداختن به آداب سفرهای خارجی است که بنده در سالهای اخیر بیشتر با آن سر و کار داشتهام. هرچند که فرهنگ سفر داخلی نیز جای بحث مفصل دارد و امیدوارم به زودی فرصت نوشتن آن برایم فراهم شود.
سفر خارجی به عنوان بخشی از سبک زندگی، عمر بسیار کوتاهی در جامعه مردم ایران دارد.
هرچند که ما سفرنامه وزین ناصرخسرو که بیش از ۴۰۰ سال پیش نگارش شده را در تاریخ ادبیات خود داریم و یا برادران امیدوار که از پیشگامان جهانگردی نوین در دنیا بشمار میروند با افتخار از کشور ایران بودهاند اما تا دو دهه اخیر، سفر رفتن به هیچ وجه بخشی از زندگی مردم ایران نبود و طبیعتاً فرهنگ سفر و آداب آن برای بخش بزرگی از مردم ما کاملاً ناآشنا است.
از سال ۱۳۸۰ به قبل سفر خارجی عمدتاً محدود به قشر مرفه جامعه بود و بیشتر شامل افرادی میشد که بستگانی در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی داشتند.
معدودی از افراد قشر متوسط جامعه هم که جسارت هزینه کردن برای سفر خارجی را داشتند، مقاصدی غیر از ترکیه و دوبی را متصور نبودند و اندک مقاصدی مانند قبرس و بلغارستان هم داشت کم کم جایی در مقاصد گردشگری خارجی باز میکرد.
در سال ۸۰ که اصلاحات اقتصادی دوره خاتمی کمکم داشت به ثمر مینشست و اوضاع اقتصادی مردم رو به بهبود بود و از طرفی با باز کردن باب گفتگو با جهان توسط دولت اصلاحات، دنیا هم آرام آرام داشت روی خوش به ایرانیها نشان میداد، سفرهای خارجی شروع به رشد کرد.
در طی سالهای ۸۰ تا ۹۰، علاوه بر مقاصدی که پیشتر عنوان شد، مقاصدی مانند بالی در اندونزی، تایلند، ارمنستان و … به عنوان مقاصدی برای توریستهای علاقمند به تفریح و خوشگذرانی و مقاصدی مانند هند، چین، مالزی، سنگاپور و … هم برای گردشگران علاقمند به سایتهای تاریخی و یا افرادی که دنبال فرصت تجاری بودند پدیدار شد.
در دهه بعد یعنی بین سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ شاهد فراز و نشیبهای بسیاری در تورهای خروجی بودیم.
رشد نسبتاً مستمر تعداد گردشگران خروجی و به طبع آن، افزایش تعداد تورهای خروجی، با سکتهای یکساله در سال ۹۱ مواجه شد که دلیل آن جهش ۳ برابری نرخ ارز بود اما با ثبات آن در سالهای بعد، مجدداً بازار سفرهای خارجی گرم شد.
در اوایل دهه ۹۰ که من وارد صنعت گردشگری بویژه اجرای تورهای خروجی شدم، به سرعت متوجه خلاء تورهای طبیعتگردی خارجی در این صنعت شدم.
با توجه به نیاز بازار گردشگری ایران، مقاصد جدیدی توسط راهنماهای فری لنس تعریف شد که تا قبل از آن ایرانیهای بسیار اندکی پا بر آن کشورها گذاشته بودند. کشورهایی مانند کنیا، تانزانیا، سریلانکا، نپال، پرو، ویتنام، ماداگاسکار، برزیل و … آرام آرام به مقاصد سفر ایرانیان افزوده شد.
در نیمه اول دهه ۹۰ اوضاع اقتصادی به گونهای بود که بخش زیادی از علاقمندان به سفرهای خارجی را قشر متوسط تشکیل میداد و کارمندان میتوانستند با پساندازی چند ماهه به یک سفر خارجی نسبتاً لوکس بیایند. شاید بتوانم بگویم اوج سفرهای خارجی در ایران بین سالهای ۹۳ تا ۹۶ باشد.
در این سالها و با رونق اشتراک عکس در فضاهای مجازی، سفر رفتن به عنوان بخشی از سبک زندگی در جامعه ایرانی کم کم جای خود را داشت باز میکرد.
جوانان مسیر جدیدی جدای از زندگی کلیشهای نسل قبل خود یعنی کار کردن و پس انداز کردن برای اولویتهای دیکته شدهای مانند خرید ماشین، ازدواج، خرید مسکن و در آخر خرید ویلا را در پیش گرفته بودند.
“کار کن و پس انداز کن تا بتوانی سفر بروی”.
حتی مدل های جدیدی از سبک زندگی مانند کار در سفر، ون لایف، هیچهایک و … که تا قبل هیچ سابقهای در جامعه ایرانی نداشت ظرف همین سالها ظاهر شد.
اما چیزی که من بسیار با آن مواجه میشدم، رشد روز افزون سفر و سفر بروها بدون رشد فرهنگ سفر بود.
بعد از یک سال که در زمینه تورهای خروجی کار میکردم به این نتیجه رسیدم که برای هر تور باید یک جلسه توجیهی برگزار کنم و علاوه بر توضیح برنامه سفر، برخی از مواردی که هر مسافر در تور باید رعایت کند را توضیح دهم. با این حال کم نبود مواردی که همسفران از روی عدم آگاهی لوازم هتل را بر میداشتند یا در اتاق سیگار میکشیدند و با جریمه از طرف هتل روبرو میشدند یا انعام نمیدادند و با دلخوری و دلچرکینی دست اندرکاران گردشگری کشور مقصد روبرو میشدند.
امسال در حین اجرای تور کنیا مجدداً مسئلهای پیش آمد که مجبور شدم دوباره نکتهای از آداب سفر را برای همسفران توضیح دهم و یکی از همسفران گفت چرا این موارد را در قالب یک نوشتار منظم در نمیآورم؟
همانجا جرقه نوشتن این متن در ذهنم خطور کرد و در طی روزهای بعد ذره ذره بر آن افزوده شد.
برخی از جملات این نوشتار ممکن است برای بسیاری افراد خیلی بدیهی به نظر برسد و برخی نیز آن را بی احترامی به جامعه ایرانی برداشت کنند اما با کمال احترام باید بگویم موارد اشاره شده یا در سفرهای من اتفاق افتاده یا از همکاران تور لیدرم به دفعات شنیدهام. بنابراین لازم دیدم که در این نوشتار اشاره شود.
همچنین لازم است قبل از برشمردن موارد، در مورد واژگانی مانند آداب و فرهنگ کمی توضیح دهم.
در فرهنگستان زبان و ادب فارسی چنین آمده است که “آداب به معنی عادات و رسوم، روشهای نیکو و جمع ادب است”.
بدین معنی، ما برای هر امری در اجتماع، یکسری آداب انجام آن را داریم. به عنوان مثال آدابی برای خوردن غذا داریم یا آدابی برای معاشرت با دیگران و یا حتی رانندگی در خیابان داریم که رعایت آنها نشانه ادب فرد است. این آداب میتواند از جامعه ای به جامعه دیگر کاملاً متفاوت باشد به گونه ای که برخی آداب در یک کشور میتواند کاملاً رفتاری زننده در کشوری دیگر محسوب شود. به عنوان مثال بوق زدن مکرر امری ناپسند در اکثر کشورهای دنیاست اما در هند امری کاملاً طبیعی و جزو آداب رانندگی است.
همچنین در فرهنگستان زبان و ادب فارسی فرهنگ را مجموعۀ عادات و رفتارهایی میداند که در یک جامعۀ انسانی عمدتاً از طریق فرایندهای اجتماعی و نه فرایندهای زیستی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و در نمادها، باورها، هنر، مهارت ها، آداب و رسوم آن جامعه انعکاس می یابد.
بنابراین مجموعه آداب یک جامعه نتشکیل دهنده فرهنگ آن جامعه است. هرچقدر ما در یک جامعه، برای هر امر اجتماعی آداب بیشتری داشته باشیم که آن آداب در تضاد با عرف های بین المللی نباشد و حقوق دیگران را بیشتر مراعات کرده باشد، جامعه از سطح فرهنگی بالاتری برخوردار است.
به عبارت ساده تر، جامعه ای که مردم آن در زندگی روزمره به نوعی رفتار می کنند که تا حد امکان ملاحظه حقوق دیگران را می کنند از سطح فرهنگ بالاتری برخوردارند.
آداب سفر
– فراموش نکنیم که در سفرهای خارجی ما سفیر فرهنگی کشورمان هستیم و مردم کشور میزبان و بقیه جهانگردان با مشاهده رفتار ما در مورد مردم کشورمان قضاوت میکنند.
– از سفر بهعنوان وسیلهای برای خالی کردن کمبودها و عقدههای مان در ایران استفاده نکنیم.
– به آدمها زل نزنیم. من در سفرها از فرم نگاه کردن ایرانیها به دیگران میفهمم که فرد مقابلم ایرانی است یا خير.
– ترجیحاً در کشورهای دیگر ماشین اجاره نکنیم. فرهنگ رانندگیای که ما در آن رانندگی یاد گرفتهایم فاجعه است و اگر بخواهیم با همان سیستم در کشورهای دیگر رانندگی کنیم دردسر زیادی خواهیم داشت.
– یاد بگیریم برای هر درخواستی یک لطفاً اول جمله یا آخر جمله بگوییم. ما در فرهنگ خودمان از لطفاً خیلی کم استفاده میکنیم اما در زبان انگلیسی اگر از please استفاده نکنیم جمله امری میشود که بکار بردن این جملات بسیار زشت و خارج از نزاکت است.
– سر وقت نبودن از مشکلات همیشگی ایرانی ها است. وقتی زمانی مشخص میشود تا دور هم جمع شویم برای شروع گشتهای روزانه یا برای رفتن به رستوران یا سوار شدن به ماشین یا هر مورد دیگری، سعی کنیم کمی زودتر در محل حاضر باشیم. اگر حتی 5 دقیقه تاخیر کنیم، به تعداد افرادی که منتظر آمدن ما مانده اند وقت آدمها را کشته ایم.
شبها خودمان ساعت موبایل مان را تنظیم کنیم و به امید هم اتاقی مان نباشیم که ما را بیدار کند.
– ما ایرانیها عادت داریم بلند صحبت میکنیم و بیش از حد بلند میخندیم. بخصوص اگر با تعدادی از دوستان خود در سفر هستیم دیگر فکر نمیکنیم افراد خارجی دیگری هم هستند که حق دارند از آرامش و سکوت لذت ببرند.
– به هیچ وجه در اتاق هتل ها نباید سیگار کشید. در بسیاری از هتلها اینکار جریمه سنگین دارد و حتی اگر متوجه نشوند، به حقوق هم اتاقی خود تجاوز کرده ایم. حتی اگر هم اتاقی مان هم مشکلی نداشته باشد، اتاق بوی سیگار میگیرد و به حقوق مسافر بعدی تجاوز کردهایم.
میتوان از قبل از ریسپشن هتل درخواست کرد که در صورت وجود اتاقی به بدهد که مخصوص افراد سیگاری است.
– در ماشین نباید سیگار کشید. حتی اگر پنجره را باز کنیم باز هم بوی آن داخل ماشین میپیچد و حقوق دیگران را ضایع کردهایم.
– پرتاب فیلتر سیگار به بیرون یکی از نشانه های بی فرهنگی است. یک قوطی فلزی برای فیلتر سیگار خود داشته باشیم و هر شب آن را در سطل زباله اتاق خالی کنیم.
این مسئله در مورد زبالههای پلاستیکی هم صدق میکند.
در مورد زباله های ارگانیک مانند پوست میوهجات، اگر در خارج از محیط شهری هستیم و مقدار آن به اندازهای کم باشد که به چشم نیاید و ظاهر محیط را تخریب نکند، رها کردن آن مشکل چندانی ایجاد نمیکند. هرچند که در اکوسیستمهای بیابانی که فعالیتهای باکتریهای تجزیه کننده بسیار کم است، بهتر است هیچ نوع زباله ارگانیکی را رها نکنیم.
– اگر زبان انگلیسی ما ضعیف است، وارد صحبت دراز مدت با کسانی که به انگلیسی مسلط هستند نشویم. ممکن است فرد مقابل از روی نزاکت صحبت با ما را ادامه دهد اما قطعاً از مصاحبت با ما لذتی نمیبرد. کاری را که اکثر ژاپنیها و کرهای ها انجام میدهند انجام دهیم و بجای حرف زدن، بیشتر نظارهگر باشیم. اگر سکوت کردن برای شما مطلوب نیست، به تقویت زبان انگلیسی خود قبل از سفر بپردازید.
– در بازدید از پارکهای ملی، حیوانات را نباید لمس کرد مگر در مکانهایی که اجازه اینکار برای توریستها وجود داشته باشد. غذا دادن به حیوانات هم ممنوع است و در اکثر پارک های ملی جریمه دارد.
– در هنگام مشاهده حیوانات سر و صدا نکنیم و آرامش جانوران را بر هم نزنیم.
– هیچ چیزی از داخل پارکهای ملی نباید برداشت.
– در هواپیما به صندلی جلویی خود ضربه نزنیم.
– اگر معمولاً زیاد به دستشویی میرویم، در موقع گرفتن کارت پرواز، صندلی کنار راهرو را بگیریم تا مزاحم دیگران نشویم.
– برخی از اقلام داخل اتاق هتل برای ماست و اگر استفاده نکنیم هم میتوانیم آنها را با خود ببریم. از آنجمله میتوان به شامپو، صابون، مسواک، شانه و بطری آب اشاره کرد. سایر مواردی که در اتاق هست صرفاً برای استفاده ما در طول مدت اقامت است و حق بیرون بردن آن از هتل را نداریم. اقلامی مانند حوله (که برداشتن آن توسط ایرانیها زیاد اتفاق میافتد)، سشوار، روتختی، دمپایی، لیوان، کتری برقی و … متعلق به هتل است و به هیچ وجه نباید از اتاق خارج کنیم.
– نباید فکر نکنیم که چون فارسی حرف میزنیم و کسی متوجه صحبت ما نمیشود میتوانیم نوع پوشش، اندام و ظاهر دیگران را مورد تمسخر قرار دهیم.
– انعام دادن یه فرهنگ رایج در بسیاری از کشورهای دنیاست. در بسیاری از کشورها پیشخدمتهای بسیاری از رستورانها، رانندگان خودروهای توریستی، پرسنل هتلها و … دارای حقوق اندکی هستند و حقوقشان از انعام بدست میآید.
از آنجا که فرهنگ انعام دادن در کشور ما و برخی کشورهای دیگر مانند چین و هند وجود ندارد، گاهی انعام ندادن باعث دلخوری زیادی در خدمات دهندگان گردشگری کشورهای مختلف میشود.
بهتر است همیشه در بودجه بندی سفر خود مبلغی را برای انعام در نظر بگیریم و روز اول سفر از راهنمای تور خود در مورد میزان متعارف انعامها در آن کشور سوال کنیم.
در کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی بین ۵ تا ۱۰٪ صورت حساب رستوران به عنوان انعام داده میشود. در آفریقا،گردشگران هر نفر در هر روز بین ۵ تا ۱۰ دلار انعام به راننده سافاری پرداخت میکنند. به راهنماهای محلی به ازای هر روز کار ۲۰ تا ۵۰ دلار انعام پرداخت میشود.
به پرسنل هتل که چمدان را تا اتاق میآورند بین نیم تا یک دلار انعام پرداخت میشود.
– در رستوران هتل اجازه نداریم مشروب خودمان را سر میز بیاوریم.
– در رستورانهای فست فود، مانند برگر کینگ، مک دونالد، KFC و غیره پس از خوردن غذا، باقیمانده غذا که در سینی بجا مانده را باید در سطل مخصوص خالی کنیم و سینی را تحویل بدهیم. هیچ وقت سینی تان را روی میز رها نکنید و بروید.
– ملاحظه میزهای کناری در رستوران را بکنیم و آرام صحبت کنیم.
– در اکثر تورهای اروپایی و بسیاری دیگر کشورها، خوردن و آشامیدن داخل اتوبوس توریستی ممنوع است و دلیل آن نریختن آشغال داخل ماشین است. گروه مسافران باید همانگونه که ماشین را تمیز تحویل میگیرند، تمیز هم تحویل بدهند.
– در حضور دیگران اگر میخواهیم ویدئوهایی که در اینستاگرام هست یا در واتس آپ برای ما ارسال شده است را ببینیم باید از هدفون استفاده کنیم تا صدای گوشی مزاحم دیگران نشود.
– موقع چک اوت، اگر از مینیبار داخل اتاق استفاده کردهایم باید به ریسپشن اطلاع بدهیم و هزینه آن را پرداخت کنیم. لیدر نباید پس از چک اوت یکی یکی دنبال مسافران بیایید و از آنها بخواهد مینیبار اتاق را تسویه کنند.
بسیار عالی بود ممنون از مطالب مفید و کاربردیتون. در مورد عادت انعام ندادن ایرانی ها و چینی و هندی ها فکر میکنم ریشه در فقر و دستمزد پایین اکثریت جامعه داره. مسافر باید چیزی داشته باشه تا ببخشه. وقتی حداقل دستمزد (وزارت کاری ) در ایران حدود روزی 5-6 دلار هست و شخصی با درآمد پایین عازم سفر میشه و با وام و هزار جور بدبختی میاد مسافرت، چطور دلش میاد روزی 5-10 دلار انعام پرداخت کنه.
سپاس از مطالب ارزشمندتون …
آگاهی و آمادگیه قبل از سفره که میتونه سفر رو دلچسب تر و به یادماندنی تر بکنه و یادآور این باشه که حقیقتا ما سفیر کشورمون و جامعمون هستیم .
سلام سپاس آقای چراغی که هستید و برای مطالبی که اینجا زحمت کشیده و می گذارین به نوبه خودم ممنونم. این مطلب هم خیلی عالی بود خود من در مورد انعام و خالی کردن سینی تو بعضی رستورانها نمی دونستم خیلی ممنونم که نوشتین.
شما به لطف خدا و تلاش زیاد خودتون در حال حاضر از جایگاه خوبی برای ترویج فرهنگ درست برخوردارین و خواهش من از شما اینه که این مطالب رو خصوصاً موارد زیر رو که دیگه رسماً آبروی ایرانیا رو برده رو به دفعات تو تورهاتون به همسفرانتون و به مخاطبینتون تو فضاهای مختلف گوشزد کنین.
شاید گفتن زیادش و تکرار بتونه کمک کنه که نهادینه بشه چون شما عزیز هستید پس ایشالا حرفتنو به گوش بگیریم وکم کم درست بشه.
علت این که میگم به همسفرانتون هم بگید اینه که بعضی از لیدرها می گن اگه تذکر بدیم مسافرمون رو از دست می دیم خصوصاً در تورهای داخلی، بسیار شاهد تخریب طبیعت و عدم احترام به آداب و رسوم محلی مقاصد گردشگری هستیم.
– از سفر بهعنوان وسیلهای برای خالی کردن کمبودها و عقدههای مان در ایران استفاده نکنیم(یعنی اگه ما آرامش جنگل یا کویر یا … رو با باندی که یه سالن 500 نفری رو هم میترکونه به هم نزنیم میگن فلانی سفر نرفته؟)
– سر وقت نبودن
– ما ایرانیها عادت داریم بلند صحبت میکنیم و بیش از حد بلند میخندیم. بخصوص اگر با تعدادی از دوستان خود در سفر هستیم دیگر فکر نمیکنیم افراد خارجی دیگری هم هستند که حق دارند از آرامش و سکوت لذت ببرند.
– در حضور دیگران اگر میخواهیم ویدئوهایی که در اینستاگرام هست یا در واتس آپ برای ما ارسال شده است را ببینیم باید از هدفون استفاده کنیم تا صدای گوشی مزاحم دیگران نشود.
عالی بود، کاش بیشتر به این نکات بپردازین